افاضه

افاضه

تنها حرف جدیدی که من در‌ این جلسه داشتم یک جمله بود و آن هم تعریفی که خودم از نقد سروپا کرده بودم و قانعم می‌کند: نقد بیانِ قضاوت کیفیات یک ماهیت است با رویکرد واحد و در زمان واحد.

اما این ها که گفتم یعنی چه؟ 

بیان لزوما نوشتار یا گفتار نیست بلکه محتوایی است که آماده است که از طریق این دو ابزار ارائه شود اما ممکن هم هست که نشود.

قضاوت چیست؟ قضاوت قیاس جز به جز با یک نمونه عالی( ایده‌آل) است که در دادگستری قانون ترسیمی از آن است و در نقد ذوق شخصی منتقد با توجه به جهان بینی و رویکردش آن را می سازد.

کیفیات یعنی هر آنچه که ذات یک ماهیت با آن شناخته می‌شود، از رنگ و بو و صورت و ...

رویکرد ابزاری است که به منتقد کمک می‌کند تا آنچه را که ادراک کرده تحلیل کند و به یک صورت‌بندی واحد از مسئله برسد. رویکرد ها می توانند ابداعی باشند یا از مکتب ها و گرایشات گذشته برگزیده شود یا آن که اژ روش های متداول باشد اما وجود رویکرد برای نقد آکادمیک ضروری است چرا که اگر نباشد نقد تبدیل به گزاره(؟) هایی خاله‌زنکی می‌شود.

مسئله‌ی دیگری که باید به آن اشاره کنم و در تعریف پنهان است، جهت و فرآیند نقادی است. از نظر من جهت فهم و ادراک یک پدیده با نقد آن متفاوت است. ذهن در مواجهه با یک پدیده ابتدا ناخودآگاه شروع به کشف آن می‌کند. می‌کوشد تا با توجه به جهان بینی اش ابعاد مختلف آن را فهم کند. این مرحله ادراک است. اما ممکن است پس از آن ذهن به تحلیل و بررسی آن امر با رویکردی مشخص بنشیند. این فرآیند نقادی است و حاصل آن نقد.

۲ آبان ۹۷

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۸ آبان ۹۷ ، ۰۹:۰۶
محمد جواد احمدی زاده

من یک نفر نیستم. اشتباه نکنید البته من تنها کسی نیستم که یک نفر نیستم. من به اندازه جهان هایی که در آن ها اندیشه می‌کنم متفاوتم. هر جهان مرا گونه ای می‌سازد و مرا با ضرب خود شکل می‌دهد. حال که این را می‌نویسم زیر بار مشت و لگد‌های این جهان‌ها له شده ام. اما چه اشکالی دارد که کسی در چند جهان موازی زیست کند؟ هیچ!

البته هیچ تا آنجا که این جهان ها با هم تداخل پیدا نکنند به جای همگرایی. این گونه که یکی از آن‌ها بخواهد غلبه پیدا کند و خود را به جایی برساند. مثلا به دلیل فشارهای زندگی مادی. آن وقت است که سخت می‌شود.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ آبان ۹۷ ، ۲۱:۱۰
محمد جواد احمدی زاده
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۰۴ آبان ۹۷ ، ۲۱:۰۲
محمد جواد احمدی زاده
برای نمایش مطلب باید رمز عبور را وارد کنید
۱۲ شهریور ۹۷ ، ۲۱:۱۸
محمد جواد احمدی زاده

نمی دانم شاید چندان منطقی نباشم اما به نظرم می‌رسد که شهود هر چیزی از صورت بندی مواجهه با آن شروع می‌شود. این مواجهه از هرچه ساخته می‌شود از حسی و هرچه می‌شود چون احساسی. حال داشتم فکر می‌کردم که مواجهه‌ی من با این سفر شیراز از کجا شروع شد که یادم آمد خوابی را که وقت رفتن آزارم می‌داد. شاید هم خواب نبود از اوهاماتی بود که در نیم‌هوشیاری خیال کردم و خواب که رفتم به سرانجام رسید. هرچه بود خود را چند ماه و اندی بعد دیدم در مجلسی که چند ماه و اندی قبل در آن سویش بودم. من میان نوانجمنی هایی که حریص به اراجیف دبیر قبلی گوش می‌دادند. از باب بی چیزی گفتم که انگیزه‌تان چه بود که هیچ کس انگار انگیزه ای نداشت. اما این سوال به گوشم آشنا بود که این مدت کس و ناکس از من پرسیده بود. راستی انگیزه‌ام چه بود؟ در تنگنای گفتن چیزی بودم که یاد شبی افتادم که با دوستی (که حالا جرئت دوست‌خواندنش را دارم) قدم می‌زدیم. او قصه می‌گفت و من هم می‌گفتم اما یادم نیست چه شد که حس کردم که نگران پرورده‌ی خود است، فرزندش. نگرانی او بود که منی را که تشویش هیچ چیز نداشتم نگران کرد. قصه را اما واژگونه برایش گفتم. حال برای من هم مهم شده بود. باز در بهت بی چیزی بودم که دیگر خواب نبودم و چشم باز کردم و آن دوست روی صندلی کنارم به خواب رفته بود. یادم آمد که مواجهه من با موضوع، از حدیث سفر او شروع شد و نگران که شد من هم نگران شدم.

۰ موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۵۶
محمد جواد احمدی زاده


افاضة. [ اِ ض َ ] (ع مص ) آب را بر خود ریختن . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (مصادر زوزنی ).


از لغت نامه دهخدا.

سال هاست برای خودم نوشته ام از هشت سالگی. اما کسی نخواند. نتوانست چون جایی نبود. ماه هاست که به این می اندیشم که این ابزار به کار می آید یا نه؟ آخر گفتم به کار هم که نیاید کاسه را بالای سرم می برم و بر خود آب می ریزم لااقل.

10 مرداد 97
۰ موافقین ۱ مخالفین ۰ ۱۰ شهریور ۹۷ ، ۲۲:۱۷
محمد جواد احمدی زاده